از این نردبون که بری بالا به خدا نمی رسی...

ولی شاید بتونید دختر همسایه رو ببینی...

نه این گناه نیست پاداش تلاشته

همه سعیتو کردی و این جوابِ ای کاشِته

دور دنیا رو از هر طرف بگردی به جایی نمیرسی، حتی جای اولت

دیگه اونقدر بزرگ شدی که بفهمی چی میگم بهت

تو می خواهی بری سفر، حرفای بزرگ تر از گلیمت می زنی

با یه کوله پشتی و کبریت و ساز دهنی

می خوای دنبال چیزای نامتعارف بری

با یه پرچم سفید و دو تا بیسکوئیت، کمک سازمان یونیسف بری!

می خوای آدم بزرگی بشی، تو تلویزیون نشونت بدن

توی روزنامه ها عکستُ بزنن و مردم قربون صدقت برن!

از این نردبون که بری بالا به خدا نمی رسی...

ولی شاید بتونید دختر همسایه رو ببینی...

رابطه مون انقدر سرد هست که بشه کولرُ خاموش کنیم

خاطره ها جز درد سر چیزی ندارن! پس بهتره فراموش کنیم

چی بودیم و چی شد؟ هنوز دنبال چیزای بیخودیم

که یه جوری مثل سگ دو زدنه!

این اولین جنگ تاریخ نیست که شروعش سر یه زنه

که خوب می دونه چجوری دلتو به پیرهنش وصله بزنه

جای دکمه ای که افتاده جایی که نباید می افتاد!

ما یه روزی به هم می رسیم حتی اگه خدا هم نخواد!

باید برم پیشش بگم این یه دفعه رو کوتاه نیاد!

تا تکلیف یه سری چیزا روشن بشه

یکی باید جور این خون ریخته رو بکشه!

از این نردبون که بری بالا به خدا نمی رسی...

ولی شاید بتونید دختر همسایه رو ببینی...

از سیستم آموزشی حرف نزن بچه بی حیا

اینجا یه عمره اینجوری بوده، از زمان بابا بزرگت تا حالا!

این حرفا رو کی یادت داده؟ باز دیشب تلویزیون دیدی؟

حیف نونی که خوردی تا به این سن رسیدی!

تنبیه بندی منسوخ شده، حالا شکنجه روحیت میدن

تا بعد یه مدت پشیمون شی از حرف زدن

اینجا مدرسه ست. غیر انتفاعی و دولتیش به هم نزدیکه

هیچ فرقی هم نداره بعضی کلاسشون یه سلول تاریکه

که توش ترتیب مغزتو میدن!

یه چرخ گوشت بزرگه واسه بچه هایی که به قد گوساله رسیدن!

همه یه جور نماد طبقات جامعن!

واسه یکنواخت شدن، اول شخصییتو میشکن و میگن...

همه چیزتُ از نو بساز!

فرقی نمیکنه مسلمونی یا مسیحی، کله ی ظهر باید واستی تو صف نماز!

اینجوری خدا بهت لبخند میزنه و می تونی بهشتُ از دور ببینی

همین جوری ادامه بده! تو یه روزی باید جای معلمت بشینی!!!

از این نردبون که بری بالا به خدا نمی رسی...

ولی شاید بتونید دختر همسایه رو ببینی...